کتاب خودت را به فنا نده

خلاصه کتاب خودت را به فنا نده: از خیال پردازی دست بردارید و با زندگی واقعی خود رو به رو شوید نخستین اثر گری جان بیشاپ که یکی از پرفروش‌ترین‌ آثار نیویورک تایمز است، شما را از خواب غفلت بیدار کرده تا استعداد‌های واقعی خودتان را کشف و تغییری شگرف در زندگی‌تان ایجاد کنید.

گری جان بیشاپ (Gary John Bishop) نمی‌خواهد شما ناگهان مثبت‌اندیش شوید و خودتان را بپذیرید. قطعاً بارها و با شیوه‌هایی کم و بیش موفق، به این موضوعات پرداخته شده اما این هدفی نیست که او در خلاصه کتاب خودت را به فنا نده (Unfu*k Yourself: Get Out of Your Head and into Your Life) دنبال کند. بیشاپ قصد دارد تا با جمع‌آوری و بیان دست‌‌چینی از نظر‌های شخصی خویش درباره اختیار، جسارت و … کمک کند تا شما در زندگی‌ هر روز بهتر و بهتر شوید. به بیان او معیار و ملاک اصلی شخصیت افراد شرایط‌تان نیست، بلکه نحوه واکنش فرد به آن موقعیت و اوضاع است.

آیا می‌خواهید تمام مدت عمر خود را شبیه یک همستر عصبانی و آشفته، بر روی چرخی کوچک گذرانده و درجا بزنید؟ بهانه ‌نتراشید. بهانه‌ها تنها برای فرار از شرایط هستند و راه حلی در مقابل شما نمی‌گذارند. عبور از موانع دشوار است، باید یاد گرفت که به موانع از این منظر نگاه کرد که آیا حاضر به انجام کاری هستید یا خیر؟ بسیار پر اهمیت است که در مسیر دستیابی به اهداف خود، هر چه زودتر به مسیر اصلی خود برگردید. نباید آنقدر صبر کرد تا دیر شود. باید همین حالا که زمان زیادی برای لذت بردن از نتایج باقی مانده است، تغییر را ایجاد کرد.

شما قادر به انتخاب این موضوع هستید که چطور بر روی زمان و تلاشتان متمرکز شوید. همچنین تعیین اینکه چه تغییراتی در زندگی خود ایجاد کنید و بر روی چه هدفی متمرکز شوید، بر عهده خودتان است. به عبارتی دیگر شما همیشه و پیوسته در حال انتخاب هستید و این انتخاب‌ها هستند که مسیر شما را در جهت تغییر و جلو رفتن و یا درجا زدن مشخص می‌کنند.

دیدگاه افراد به زندگی، تاثیر زیادی بر روند و محتوای زندگی آن‌ها دارد. کارها و تجربه‌هایی که قادر به انجام آن‌ها هستند، بسته به اینکه با کدام دیدگاه جلو رفتند، متفاوت خواهند بود. بنابراین باید همیشه، سودمند‌ترین دیدگاه را انتخاب کرد. خودت را به فنا نده، ‌کتابی انگیزشی از نویسنده و پژوهشگری اسکاتلندی است که به شما به جای انرژی دادن، قدرت عمل کردن را می‌آموزد.

تعهد ویژه گری جان بیشاپ به قدرت انسان‌ها برای ایجاد تغییر واقعی در زندگی خود، پیوسته انگیزه‌ی راهش است. روش او بسیار ساده و بدون دردسر است و همین سبب شده تا هر روز بر پیروانش افزوده شود و کتابش کاربردی جهانی و همگانی داشته باشد.

کتاب خودت را به فنا نده با زبانی تند و گزنده مسائل را باز می‌کند، به صورتی که راهی برای انکار و یا توجیه برای شما باقی نمی‌گذارد، پس بهتر است هنگام مطالعه این کتاب دل‌نازک نباشید. این کتاب در درک قدرت و پیچیدگی خودگویی‌های ذهنی و نحوه استفاده از آن برای بهتر شدن در زندگی‌، یاری‌تان می‌کند.</p
این کتاب هفت جمله تاکیدی دارد که به هر کدام در فصلی جداگانه پرداخته شده است. در ابتدا به تاثیر زمزمه های درونی هرفرد پرداخته است و تاکید دارد این خودگویه ها چه مثبت و چه منفی تاثیر بسزایی در شخصیت فرد دارد. این کتاب سیلی دنیاست تا بیدارشوی و توانایی هایت را کشف کنی، خودت را به فنا ندهی و بهترین خودت در زندگی باشی. آن خودگویی‌های بی‌حاصل را رها کن. میان افکار و نوع نگاه ما و واقعیت و حقیقت بیرونی، سازگاری و تناسب وجود دارد. . هر چه بیشتر درباره سختی و مشقت چیزی حرف بزنی برایت سخت تر به نظر خواهد رسید. حس درد را نادیده بگیر خودش ناپدید می شود.

اصل اول: من بسیار مشتاقم
برای عمل کردن در ابتدا باید اشتیاق فراوان داشت تا به کمک آن در مقابل تنبلی ها و تعلل ها ایستاد. بر شانست لعنت نفرست، دیگران را سرزنش نکن، شرایط تقصیری ندارند. پس تقصیر را نه به گردن شانس و نه دیگران و نه شرایط نینداز. صددرصد مسئول نوع رفتار و برخوردت باش. به جای اینکه افسوس داشته های دیگران را بخوری بهتر است روی چیزهایی تمرکز کنی که برای خودت و زندگی ات مهم و ارزشمند است. اگر فقط یک بار حسادت، حرص و آرزو را با اشتیاق به تغییر زندگی ات به سمت بهتر شدن، جایگزین کنی، پیرامونت شکل بهتری خواهد گرفت.

اصل دوم: من برای پیروزی بی تابم
حقیقتش این است که تو هر جوری که زندگی می کنی برنده ای هر شکستی را اگر خوب بنگری می تواند یک پیروزی محسوب شود. نودوپنج درصد فعالیت های روزانه ما با ضمیر ناخودآگاهمان کنترل و هدایت می شود و تنها بخش کوچکی از تمام کارهایی که انجام می دهی یا تمام حرف هایی که می زنی از روی خواست و اراده خودت است. اغلب اوقات کلا روی دور خودکار و تکرار هستی. این قدرت ذهن است که شکست ناپذیر می نماید. شادی زندگی ات وابسته به کیفیت افکارت است . قدم به دنیای بیرون بگذار، به خودت اعتماد کن، تمام ظرفیت خودت را وقف رسیدن به پیروزی کن. خودت را برای پذیرش چالش پیروزی در مسیرهای جدید و هیجان انگیز آماده کن. عظمت خودت را تمنا کن و پس از من تکرار کن “من برای پیروزی بی تام”.

اصل سوم: من از پسش بر می آیم
هر کس مشکلات خودش را دارد زندگی آن طور که می خواهیم نیست ولی من از پسش بر می آیم. فقط باید مزخرافات منفی را از ذهن پاک کرد و باور کرد که می توانم. اگر در حال خواندن این مطالب هستی، فرصت های زندگی ات به سختی بچه های محروم سومالی یا ستمدیدگان هندوستان نیست. ما فقط ظاهر زندگی دیگران را بزرگ می کنیم، در حالی که دائما باطن زندگی خودمان را به یاد می آوریم. برای اندیشیدن به خاطره انگیزترین تجربه های زندگی ات حسابی وقت صرف کن. شاید قدم زدن با عشقت، تولد اولین فرزندت، خرید اولین خانه ات و یا فارغ التحصیلی، ترفیع، جوایز، مهمانی ها و … به اتفاق های بد و ناخوشایند هم فکر کن. تمام آن دردسرهایی را به یاد آور که با آنها مواجه شدی و کم کم بر آنها غلبه کردی.حالا برخی از آن مشکلات تا اندازه ای به نظرت احمقانه جلوه می کند مثلا وقتی در امتحان ریاضی دبستان نمره بد می گرفتی چقدر ناراحت می شدی. مشکلاتت را روی هم انباشته نکن. هر چیزی قابل حل است هر چیزی!

اصل چهارم: من از تردید استقبال می کنم
اتفاق های جدید در فرصت هایی است که همراه با تردید و ریسک و عدم اطمینان است، پس من از تردید استقبال می کنم. تمایل ما به امنیت، جلوی هر حرکت جسورانه ای را می گیرد.اگر همیشه در خانه لم داده باشی، چطور می توانی به مکان جدیدی بروی؟ افراد موفق، موفق شدند چون به تردید اجازه ندادند سد راهشان شود. همان زمان که لازم بود سرسخت و مصمم باشند، مصمم بودند. قسمتی از بیزاری ما در قبال تردید، از ترس قضاوت های دیگران است. از قضاوت شدن نترس. به قول اپیکتتوس اگر می خواهی ترقی کنی راضی باش که فکر کنند احمقی بی آنکه اجازه دهی این قضاوت بر تو تاثیر بگذارد. برای ریسک کردن جرات داشته باش روی چیزهایی تمرکز کن که می توانی کنترلشان کنی و از نگرانی کارهایی که توان کنترلشان را نداری، خودت را خلاص کن.

اصل پنجم: من نتیجه اعمالم هستم تا حاصل افکارم
درست است که همه دوست داریم افکاری بهتر و مثبت تر داشته باشیم اما اگر سرجایت بنشینی و حرکتی نکنی که اتفاقی رخ نمی دهد پس افکار منفی را فراموش کن و فقط اولین قدم را بردار و سپس قدم های بعدی. تو با افکاری که درسر داری تعریف نمی شوی، تو همان چیزی هستی که انجام می دهی، تو اعمالت هستی. تو افکار منفی خواهی داشت اما اگر بخواهی منتظر بمانی تا حالت رو به راه شود، هرگز از جایت بلند نمی شوی . تو زندگی را با عملت تغییر می دهی نه با اندیشیدن به عمل . به قول ارسطو ما با انجام اعمال منصفانه، فردی منصف و با اعمال عاقلانه فردی عاقل و با اعمال شجاعانه فردی شجاع می شویم. افکارت می تواند تبدیل به واقعیت شود. یکی از راه های رهایی از خودگویه های ذهنی، غرق شدن در کار است اگر می خواهی بر ترس غلبه کنی، یک جا ننشین و درباره اش فکر کن. بلند شو و دست به کاری بزن به جهنم که به چی فکر می کنی، عمل کن. فقط و فقط عمل کن. فکرهای مزخرف را کنار بگذار و بلند شو و عمل کن.

اصل ششم: من مصمم هستم
بزرگترین موفقیت ها از سختی ها، بی اطمینانی و ریسک، زاده می شود. هرگز تسلیم نشو. باورش کن تا رنگ واقعیت بگیرد ممکن است هزار بار شکست بخوری و بار هزار و یکم موفق شوی.این موانع هستند که کلید موفقیت و رشد تو خواهند بود فقط هر بار یک قدم بردار. اراده هیچ مسیر فرعی ندارد فقط رو به جلو حرکت می کند فقط یک گزینه دارد و آن حفظ نیروی ادامه حرکت است. هیچ راهی برای تسلیم وجود ندارد. . فرد مصمم همان ورزشکار پرورش اندام است که هر روز برای تمرین به باشگاه می رود. تو نمی توانی فقط با نیم ساعت دمبل زدن به اندام خوبی برسی حتی زمانی که کاملا به موفقیت نرسیده ای هم در حال پیشرفت هستی. به همین دلیل باید ادامه دهی، مصمم و با اراده. زیرا وقتی در جنگل گم شده ای نمی دانی نیم ساعت با شهر فاصله داری یا سه روز. تنها کاری که باید انجام دهی حرکت است و تنها راهت رو به جلوست. بلند شو، صاف بایست و بعد از من تکرار کن: من مصمم هستم

اصل هفتم: من توقعی ندارم و هر اتفاقی را می پذیرم
انتظار غیرمنتظره ها را داشته باش وجود مشکلات در زندگی طبیعی است پس بگو من توقعی ندارم و هر اتفاقی را می پذیرم. تمام کارهایی که می دانی نباید انجام دهی را کنار بگذار و تمام کارهایی که می دانی باید انجام دهی را شروع کن. من مشکل را خود انتظارها می دانم. وقتی تلاش می کنید که زندگی تان را مطابق با انتظارهایتان بسازید دچار فشار و استرس شدید شده و وقتی نمی توانید زندگی و انتظارهایتان را باهم هماهنگ کنید دچار ناامیدی می شوید. بیشتر مشکلات و پیچیدگی های زندگی مستقیما نتیجه انتظارهایی است که داری یا قبلا داشته ای. انتظار، انتظار، انتظار.این انتظارها هیچ خیری برایت ندارد. پس انتظارهایت را بی خیال شو. تو خودت هستی که موجب دلخوری، حسرت، خشم یا ناامیدی خودت می شوی. این را بدان که مردم کاری با تو ندارند این تویی که بلا بر سر خودت می آوری. همین زندگی که داری را دوست داشته باش، نه چیزی را که انتظارش را داشتی

قدم بعدی چیست؟
در فصل آخر کتاب تاکید می کند که تو روزی خواهی مرد. تمام تفکرات، مدیتیشن ها، داروهای ضد افسردگی و برنامه ها در دنیا نمی توانند زندگی ات را به سطح بالاتری ارتقا دهند اگر خودت رغبتی نداشته باشی و قدم به جلو برنداری و تغییر نکنی. حتی این طور نیست که فقط بر افکار مثبت تکیه کنی و همه چیز تغییر کند و اوضاع بهتر شود تو باید قدم برداری و وارد عمل شوی.

تصور کن در بستر مرگ افتاده ای و تنها چند ساعت دیگر زنده ای. همان طور که روی تخت دراز کشیده ای زندگی ات را مرور می کنی. هرگز آن تغییراتی که دوست داشتی را اعمال نکردی. در همان شغل مزخرف ماندی، همان ارتباط پرتنش و همان اضافه وزن را تحمل کردی. تو کتاب های زیادی خوانده ای، ولی هیچ وقت به کارشان نبسته ای. رژیم های غذایی زیادی را بررسی کرده ای و هیچ کدام را عملی نکرده ای، پشیمانی؟ افسوس می خوری؟ متاسف هستی؟ حاضری در قبال برگشتن به گذشته چقدر پرداخت کنی. لعنتی به خودت بیا.اما بدان که می توانی. این ها همه بهانه است. تو همه اقدامات مهم را به خودت وعده و وعید می دهی و با فهرست بلند بالایی از دلایل از انجام آنها طفره می روی و تنها تبدیل به یک آدم چرندگو می شوی. این کتاب را فقط مطالعه نکن و بارهاو بارها درزندگی بکار ببند.

جملات برگزیده خلاصه کتاب خودت را به فنا نده:

– ضمیر ناخوداگاه شما، اعمالتان را کنترل می‌کند.
– مهم نیست که مسئله چیست، همیشه راه حلی وجود دارد.
– اجازه ندهید که یک مشکل به سایر قسمت‌های زندگی شما گسترش یابد.
– زندگی شما جمع اعمال شماست، نه افکار شما.
– اهداف خود را دنبال کنید، نه اهداف دیگران.

در بخشی از کتاب خلاصه کتاب خودت را به فنا نده می‌خوانیم:

انسان‌ها زمانی که همه چیز مسلّم و قطعی است، احساس امنیت می‌کنند. ما دوست داریم بدانیم چه چیزی اتفاق خواهد افتاد و انتظار چه چیزی را می‌توانیم داشته باشیم.

در اکثر موارد، تردید و شک، منبع اولیه ترس است. عدم اطمینان از نتیجه کار‌هایمان در آینده، چیزیست که ما را می‌ترساند. نا‌مطمئن بودن از سلامت‌مان، از آینده روابط‌مان، از آینده‌ی شغلی‌مان و از شرایط اقتصادیمان در آینده، نمونه‌هایی از این تردید می‌باشند. تردید، اولین دلیلِ ترس است.

تقریبا تمام چیزها در زندگی با تردید همراه هستند. زندگی، غیر‌قابل پیش‌بینی است. برای اینکه به خوبی زندگی کنید، باید یاد بگیرید که تردید را با آغوش باز بپذیرید. شما باید تصدیق کنید و بپذیرید که هر کاری هم که بکنید، همیشه با تردید رو به رو هستید. تمام قسمت‌های زندگی شما قرار است که با تردید همراه باشند. فقط به این دلیل که اتفاقات امروز یک جور هستند، به این معنی نیست که فردا نیز همینطور خواهند بود. وقتی که زندگی همیشه جوری تغییر می‌کند که شما نمی‌توانید آن را پیش‌بینی کنید، پس قبول تردید در زندگی، تنها راهی است که می‌توانید قلباً احساس آرامش کنید. به آغوش کشیدن تردید، یعنی قبول آن به عنوان بخشی غیر‌قابل چشم‌پوشی و کاملا طبیعی از زندگیتان.